کم آویز

خاطرات کوهستان

کم آویز

خاطرات کوهستان

چرا کم آویز ؟

 به نام او

                 این جاده که به کوهها کشیده اند          یاران رفته به قلم پا نوشته اند

فرصت شمار حرمت و یاد گذشتگان        این نکته ببین که چه زیبا نوشته اند  

 کم آویز ؟؟؟ 

یه تصمیم گرفتم ، کلیشه ای ننویسم !

 نوشته هام سعی می کنم حول دو محور اصلی باشه :1-کوه نگارهام 2-دغده های اجتماعی ایم

در کوه نگارهام اصلاً به ذکر خاطره نمی پردازم چون هم طولانی میشه و هم تکراری فقط به حاشیه ها و نکات مهم می پردازم و در بخش اجتماعی سعی می کنم دغدغه های یه جوون ایرانی به زبان ساده بگم. 

حالا چرا کم آویز رو به عنوان اسم وبلاگ انتخاب کردم ؟ 

دنبال یه اسم می گشتم ،خدائیش هر چی فکر کردم چیز خوبی گیرم نیومد تااینکه دیروز (26/7/1387)که به اتفاق خانواده به کوه گنو رفته بودیم، مادرم این اسم رو پیشنهاد داد و یهو به فکرم اومد که با هر دو موضوع وبلاگم ارتباط مستقیم داره :  

1- کم آویز گیاهی که فقط در مناطق کوهستانی یافت می شه و در جاهای سخت و صعب العبور رشد می کنه و بصورت آویز از کوه معلق میشه(حتماً یه عکس ازش میزارم) خلاصه عاشق کوهه.  

2- ما آدما در یه صورت می تونیم راحت زندگی کنیم و در دنیا غوطه ور بشیم و لذت ببریم ، اول یه چیز سخت پیدا کنیم بعد خودمون رو از اون آویزون کنیم مثل غوطه ور شدن در آب یا معلق شدن در فضا(چه حالی داره)! مثل کم اویز که خوش رو از کوه معلق می کنه و دست هیچ کس بهش نمی رسه ! پس اول باید یه تکیه گاه خوب پیداکنیم. از دیدگاه مکاتب مختلف تکیه گاهها متتفاوتن : بعضی ها میگن خدا،بعضیها می گن خود انسان و بعضی ها چیزهای دیگه . من نمیخوام وارد این موضوع بشم و اون رو یه تصمیم شخصی می دونم ولی فقط می گم در انتخاب تکیه گاه خوب به کم آویز نگاه کنیم و درس بگیریم.