1- پنج شنبه 10/10/87 پیشنهاد دادم به اتفاق امین و تارا بریم کوه گنو . امین خیلی وقته نرفته و تارا هم که اصلا نرفته پس تصمیم گرفتیم سوروسات پیک نیکمون رو جور کنیم.
2- حسب تجارب قبلی به امین گفتم 200/1 کیلوگرم گوشت راسته بگیره که پس از کباب کردن ضایع شدم چون گوشت کم اومد. یادمون باشه برا سه نفر حداقل باید 500/1 کیلوگرم گوشت بخریم.
۳- یه ضدحال کوچیک اول راه خوردیم و اون این بود که این پرادوی امین (خدائیش خیلی ماشین درستیه خدا قسمت ما هم کنه) پخشش از کار افتاد وسطهای کوه که رسیدیم شروع به خوندن کرد. ولی در عوض تو برگشت یه سره کنسرت ابی گذاشتیم.
۴- جالبه اگه بگم پای کوه دماسنج ماشین دمای 24 درجه رو نشون میداد و بالای کوه که رسیدیم دما 10درجه! و آثار برف روی زمین مونده بود و هوا سرد و ساعت 16.
۵- رفتیم پاتوق همیشگی من، امین آتیش رو به راه انداخت و من هم شروع به سیخ کشیدن کردم و تارا هم طبق معمول دسر شکلاتی می خورد.
۶- این اولین تجربه شخصی من در سرو کباب از صفر تا صد بود و خدائیش کباب خوبی هم از کار در اومد.
خاطرات عمرت را چه سلیس و راحت می نویسی ...
خیلی از نگارش ساده و بی تکلفت لذت بردم ...
آقا کباب بدون ما چه جوری از گلوتون پائین رفت ؟!!
وووووووو چه عالی ...
به به... کباب ... قلیون میوه ای ... یاد دربند افتادم :))
کباب با بوی ذغال ... وای مامان :))))))))
عجب با کلاس رفتید مسافرت ... ما با دوچرخه میریم :)))))))
خوش به حالتون بابا....
به شما هم انگار خوش گذشته
ببین کی داره به کی اصول وب نگاری یاد می دهاصلا بلد نیستی بنویسی ِ اسامی مهم نیستن تو وبلاگ ها نسبت ها مهم هستن اولا
مگه چه خبره ۱۵۰۰ گوشت ؟؟؟؟؟؟؟؟ واسه سه نفر!دوما
چه حالی میده اون بالا کباب خوردن..من هم جمعه رفتم کوه...ولی اون بالا کوکو سبزی خوردم!
اما من فکر کنم اونم مثه همه زن عمو های دنیا خیلی دلش میخواد زن عمو صداش کنی.
گردش یه روزه خوبی بوده ، من رو با نوشته هات احظاتی همه جا می بری !
طبیعت رو خیلی دوست دارم حتی در سرمای 25درجه زیر صفرهم تجربه خوبی رو توی خاطراتم دارم .
فقط اون همراه شماره سه رو هیچوقت توی جمع راه نمی دم .
***
راستی امروز مثل معتادا توی چرت بودم همش ، خوابم می اومدو بی حال بودم ، کارم اما خیلی قشنگ شد مغرورترم ازون که ببازم تموم انرژیمو استفاده کردم ، نتیجه هنوز اعلام نشده
سلام .منم جمعه کوه بودم البته با یه گروه 20-30 نفری خل (ببخشید با حال ) . صبح ساعت 6.30 تا 11 - به صرف صبحانه .
ممنون .و خوشحالم که همه جا دنبال امید می گردی :)
اگه یه روزی بهت بگن دیگه نمیتونی بری کوه چه حسی میشی من الان دقیقا اون حسو دارم...قدر لذتهاتو بدون...لحظه به لحظشو...
aghaye mostafa..cheghad adam ro dodel mikoni shoma!
va in kheyli khoobeha!
dar nazar begir too ye post az mioon 100% khanande,ooni mitoone nazaresh karsaz bashevo baese pishraft she ke be tak take jomlehat gir bede.
injoori manam bishtar roo chizi ke mikham benvisam fekr mikonam.
mamnoon.:)
ama be nazaram in jomle kheyli ham bi rabt nagofte.
az nazare bande donyaye harkas andazeye fekreshe.
to hamoon ghadi jolo miri ke fek mikoni mitoooni!
va raje be film!
bale.
ye filme ghashange ke esmesh hast: just like heaven,amricaiiye.
va ama koohnavardi:
1:man tehrani nistam.
2:ishala darbando sale dige ke raftam daneshgah koohnavardi khaham kard!
3:haminjaii ham ke hastam yek dokhtare 17/5am ke nemitoone ba refighash too shahre khoochiki kooh bere.
4:miram bashgah pahamo ghavi konamo engar ghasde shaloode sakhtano daram bara ayandam.
5:hamin!:)
برای پستت برمی گردم..
یه بار گنو رفتم.وقتی سال اول راهنمایی بودم!!
۱:خوش بحالتون!:)
۲:یادمون می مونه!
۳:چع علاقه ای دارین به قلیون شما مردها!
۴:چه خوب!!(ابی دوست دارم!)
۵:بندر عباس؟؟!
۶:خوش بحال تارا!
۷:چه خوب!:)
سلام.خوشی هات ماندگار...
هرچی فکر کردم تارا و امین رو به خاطر نیاوردم...
کیفی می ده ها!! ۱.۲۰۰ با ۱.۵۰۰ اختلافش 300 گرم میشه!! یعنی نفری 100 گرم گوشت خیلی تاثیرگذاره!!!! اما خوشم اومد چون برف رو دوست دارم و سرما رو هم.
اوایل که از کوه رفتن میگفتی فکر کردم اهل کوه نوردی هستی و با تیم میرین برای فتح قله ، اما تو که دائم تو کوه بسا پیک نیکو بخور بخور راه میندازی . اما خودمونیم ، بد جوری هواییمون میکنی . کاش ما هم امین و تارا داشتیم ...
الان به روزم و منتظر... مرسی که سر زدی
از اون دسر شکلاتی واقعا دلم خواست.
الان به روزم و منتظر... مرسی که سر زدی
به به
بد نگذره؟
خیلی کباب هوس کردیم اونم توی کوه
ایشالا همیشه خوش باشین
سلام
من هم جمعه کوه بودم ( زیارت و سیاحت)
با این که بدون برنامه ی قبلی حدود ۶۰ نفر !!!شدیم ،باز هم خوش گذشت
راستی بعنوان اولین تجربه خوب بود. نه؟
نوش جان !!!
سلام . مرسی . آره پیدا کردم ... کدوماشو حتما باید بخرم ؟؟؟ بعد چند روزه است ؟؟؟؟؟ حتما میخوام بیام
سلام
امیدوارم همیشه خوش باشی
ممنون از محبتت
چقدر دوست داشتم مثل تو همیشه در دل طبیعت باشم ولی حیف که نمیشه
هه... مساله راهشه رفیق، حرفش که سادست.
نگران چرا؟
از دنیا رفته...
سلام . مرسی بی نهایت .... ایمیلمو نوشتم شمارتو اگه میشه میل کنین تماس بگیرم . سوال زیاد دارم . مرسی
سلام کم آویز عزیز...از لطفتون به وبلاگم ممنونم. در مورد مطالعه هم خب تخصص من سیاست هست...به هر حال برایتان آرزومند شادکامی جاودانه هستم
سلام
خاطرات زیبات خوانده شد و امیدوارم همیشه شاد و موفق باشی..
خاطره جالبی بوود....
یادش بخیر ما هم با رفقا میرفتیمم.
اما حیف که .....(بیخیال) خوش باشی و شادکام
سلام!:)
۴)آثار هدایت نبود تو لیست چوت توی کتابفروشی یافت می شود!(من کتابایی رو سفارش دادم که نبود!)می تونی یه قشنگ از هدایتو معرفی کنی بهم!
۳)از همین امروز تنوع طلبی شروع شد!هروزم با روز پیش و روز بعد فرق داره...امروز رفتیم آزمایش خون دادیم حالام می خوایم درس بخونیم!
توصیه:مرسی !به درد بخور بود!
۲)منم نمی دونم چه جوری زندگی می کنن خودشون...یعنی حس نمی کنن؟!...چیزی که بیش از همه برا آدم شخصیت میاره تمیزیه!
۱) :(...والله ما فک می کردیم ۱۸ بشیم یه کم بزرگ به حساب میام!...تازه...من بعضی وقتا یه حسایی میاد سراغم که اگه بکار نگیرمشون ممکنه تا آخر عمرم نیان دیگه!ولی باشه!درس می خونیم!= سعی می کنیم درس بخونیم!
سلام کم آویز جان
خوبم ... ممنون که جویای احوالاتم بودید ...
خدا رو شکر کمی رفع کسالت شده است .
سلام
هی دل ما را بسوزان ..دیروز توچال بودم تا استگاه دو بیشتر نمی تونم برم ولی مه قشنگی داشت راستش به یک نتیجه قشنگی رسیدم که تمام تلاش کوهنورد در نگاه یک مشتی آدم از اون بالا به پایینه یک حس قشنگی میده یک بی وزنی خاص از زندگی ....اگه یک روز بیام بندر عباس میرم کنار کوه گنو و اگر جانی به دست و پا بود صعود ی را تجربه می کنم ولی بدون شک از کباب خوری بیزارم پس ترجیجا یک چای باخرما خوری راه خواهم انداخت
سلام
ننوشتن جزئیات در خاطراتم ، واسه من مثل شکنجه می مونه ! آخه استاد !من به جزئیات به شدت توجه دارم ودر ذهنم حکشون می کنم !الآن که دارم به ننوشتن جزئیات فکر می کنم ، بد جوری دیوونه شدم ، وجدان درد گرفتم ، سرم داره سوت می کشه ، وای نمی دونم چی جوری بگم که حالم خیلی بده ...... اصلاً دستشویی کدوم وره ؟؟!! ( داشتی بَده و َوره قافیه داشت!)
انشاءالله خدا یک پرادو به تو بده یک گواهینامه هم به منه عشق رانندگی !!!
جمله شکسپیر را باید حس کرد ...
من که بهش ایمان دارم ...
می بینم تغییرات سازنده ای اینجا رخ داده است ؟!
وقتی دلم به درد میاد و کسی نیست به حرفهایم گوش کند،وقتی تمام غمهای عالم در دلم نشسته است،وقتی احساس می کنم دردمند ترین انسان عالمم...
وقتی تمام عزیزانم با من غریبه می شوند...
و کسی نیست که حرمت اشکهای نیمه شبم را حفظ کند...
وقتی تمام عالم را قفس می بینم...
بی اختیار از کنار آنهایی که دوسشان دارم..
سلام عزیزم!!امیدوارم که حالت خوب باشه!!مر۳۰ که همیشه بهم سر میزنی!!
قالب وبلاگتم خیلی قشنگه گلم!
سلام. همیشه به گردش. از اون کباب سیخی ها درست کردید؟ باید خیلی خوشمزه باشه! چه جوری ۳ نفره یک کیلو و نیم گوشت خوردید؟ :دی
مثکه "قالب عوض کن پارتی" راه افتاده . تبریک ، چه قالب مهربونیه ، خوشم اومد ...
سلام و ممنون که اومدی !
کوه ! بله منم خیلی دوس دارم !
کوه! کباب ! بعضی ها هم میگن سیگار !
هی !