کم آویز

خاطرات کوهستان

کم آویز

خاطرات کوهستان

تهران + زنجان + قله داربست + کلی تاخیر

1- جمعه 18/11/87 رفتیم تهران ماموریت اداره ولی باچه بدبختی! از ساعت 18 نشستیم تو فرودگاه بدون بلیط تا اینکه پس از پر شدن دو پرواز و پیدا کردن یه پارتی قوی بالاخره با پرواز سوم یعنی ساعت 24 عازم شدیم. 

2- حسب برنامه ریزی قبلی یکشنبه 20/11/87 رفتیم زنجان. اول رفتیم ترمینال غرب و از اونجا با سواری رفتیم زنجان،3 ساعت تو راه بودیم و هشت هزارتومان هم کرایه دادیم.  

3- دو روز موندم و با بچه های آقا بهروز یعنی شهرزاد، شهریار،شبنم و شاهین آشنا شدم. قابل توجه اینکه که شهرزاد خانوم هم سن ما و بقیه از ما کوچکتر بودن.  

4- خیلی بهم خوش گذشت و آقابهروز کلی چاقو بهم سوغاتی داد و باهم قرار سفر به آذربایجان در خردادماه رو تنظیم کردیم. 

5- زنجان برخلاف انتظار من شهر خیلی کوچیکیه و از اون شهرهایی که حتی یکبار دیدنش هم نمی ارزه.(البته من به دلیل داشتن دوست خوبی مثل آقابهروز باز هم میرم ولی شما نرین!)   

6- چهارشنبه 23/11/87 که می خواستم برگردم بندرعباس ساعت 21:30 پرواز داشتم ولی طبق معمول 4 ساعت تاخیر به پست ما خورد و خلاصه ساعت 3:30 صبح رسیدم خونه. 

7- پنج شنبه ساعت 7:30 از خواب بیدار شدیم و سریع کوله پشتی رو بستیم چون یه برنامه صعود سراسری به قله داربست واقع در شهرستان بستک داشتیم. 

8- حدود 200 نفر در این برنامه شرکت داشتن و از غنای فرهنگی منطقه بستک خیلی خوشم اومد علی رغم خستگی روزهای گذشته از صعود لذت بردم.  

نظرات 45 + ارسال نظر
یک بنده ی خدا یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:13 ب.ظ http://harjmarj.blogsky.com

اووووووووووول
رسیدن بخیییییر :)
حسابی خوش گذشته ها ...

سلام
یادم باشه جازه ت یه چاقوی آشپز خونه خوب بهت بدم ! همینطوره اساس زندگی ما خوش گذرونی
مگه برات ننوشتم: می خوردن و شاد بودن آیین من است و ..........

بانو یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:38 ب.ظ http://bano0.blogsky.com

سلام
خدا رو شکر
( هشت هزار تومان کرایه دادیم ) خیلی جالب بود

بانو یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ب.ظ

کجاش پارادوکس داشت آخه؟ گیج نشو!
سوغاتی من چیه؟
من از چاقو خوشم نمیاد ها!گفته باشم

پی نوشت وصله ی ۵ باید عارض بشم خدمتتون که:
دیوار نه مثل دیوار زندان یا یه سد!
یه دیوار که بشه به شونه هاش تکیه کرد ( گاهی )
جاده همیشه برای عبوره...

از یه شیرینی فروشی خوب تو یوسف آباد چند کیلو شیرینی هم خریدم، اوناروهم با کمال میل حاضرم تقدیم کنم.
البته اگه تو رژیم نیستی!!!!

بانو یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:36 ب.ظ http://bano0.blogsky.com

دلم شدیدا سفر می خواهددددددددددد

برا بار هزارو یکم میگم: سفر فقط و فقط یه چیز میخواد "اراده" که شما هم داری پس درنگ نکن.

ریحانه یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:44 ب.ظ http://reihan.blogsky.com

سوغاتی که واسم اوردی محشرهُ یه سوغاتی معنوی ُ همین که از سفر و به خصوص از کوه گفتی ُ کلی روحیم باز شد ! بازم واسم سوغاتی بیار !!

مریم یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:15 ب.ظ http://maryamjon.blogsky.com

سلام رسیدن به خیر

نگران نباش .. عید برنامه احتمالا کیش شده ... یه سر می یام سوغاتیم رو می گیرم .. اما چاقو نمی خوام ها ...خودم چند تا دارم ...

برنامه خوبی داشتید ...

زنجان قشنگه ... اگه اواخر بهار برید دیدنی های زیادی اطرافش هست

دیر شده الان طفلک ر. می خواد در ها رو قفل کنه بره مجبورم برم تا بعد ..

یا حق

یک بنده ی خدا یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:42 ب.ظ

من چاقوی آشپزخونه دوست ندارم ... من چاقوی ضامن دار می خوام :)))))))
ابر ِ مسافر، بو نمی گیرد...
ولی مسافرت با خوش گذرونی فرق می کنه ها ... :)

یکی از میان قدیسین یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:33 ب.ظ http://freewilling.persian blog.ir

سلام چه خوبه که اینقدر سفر می کنی
امیدوارم واسه مرجان چاقو کنار نذاشته باشی

دینا یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:00 ب.ظ http://www.dina.blogsky.com

سلام. رسیدن به خیر :)
این چاقو ها ایشالله غذا خوریه دیگه؟‌:) نه آدم کشی :دی

۲ تا چاقوی آشپزخونه و یکدست چاقوی میوه خوری برا مادرم و یک چاقوی کوچیک خوشگل را خودم تو کوه لازمم میشه

رویا یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ب.ظ http://royayi.blogsky.com

سلام.دائم به خوشی...
ممنون بابت سوغاتی ها..امروز رسید دستم...
فقط یه چیزی؛ مطمئنی اگه بازم بری زنجان فقط واسه خاطر دوست گرامی آقا بهروزه و واسه دیدن شهرزاد نیست؟؟

معلومه که برا دیدن کل خانواده آقابهروز میرم چون خیلی به من لطف داشتن !!!!

شادی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:26 ب.ظ http://harfesokoot.blogsky.com

سلام . خوشحالم که بازم اومدید حضورتون مشوق خوبیه . سعی می کنم به نیمه پر هم نگاه کنم . شما هم همیشه به سفر .خوش باشید.

نسیم یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:33 ب.ظ http://matrokeh.blogsky.com

بعد از صد روز اپ کردم..تو توی کوه به چیا فکر میکنی؟؟وقتی مخصوصا به قله میرسی؟؟

اول چیزی که به ذهنم میاد قدرت خدا.........

سرور یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:35 ب.ظ http://ssoorroor.blogsky.com

سلام...

خوب شاید ما هم شهرزاد و شاهینی داشته باشیم...بخوایم بریم زنجان!

(شکلک تائید)

اشکان دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ق.ظ http://www.khordade59.blogsky.com

برگشتت رو خوش آمد میگم ، اما یادت نره که آقا بهروز چاقو ها رو داده بهت که هر وقت یاد شهرزاد خانم افتادی یه نگاهی به چاقوها بندازی و حساب کار بیاد دستت تا یه وقت شهرزاد خانم لازم نشه قصه تو رو هم به قصه های هزار و یکشبش اضافه کنه ، دیگه خود دانی ...

نه! از آقا بهروز بعید میدونم چون اونم یه آدم مدرنیه مثل ما!

سینا دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ق.ظ http://teshne.blogsky.com

فکر نمی کنم.

مرجان دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:57 ق.ظ http://coral2.blogfa.com

رسیدن به خیر جناب!
(بالاخره شما یه تعریف از ما کردی!!)
***
چشم!
ما زنجان قدم نمی گذاریم!

بستک کجاست؟!

مرجان دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 07:22 ق.ظ http://coral2.blogfa.com

راستی من پیشم نه دبیرستان!

بانو دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ب.ظ

سلام
دستت درد نکنه . سهم منو نگه دار:))
یک کیلوش کافیه چون رژیم دارم

بهار دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.barounebahari.blogsky.com/


رسیدن به خیر


از پست سه , چهار ، وپنج می شه اینطور نتیجه گرفت اگر رمل و اسطرلاب موثر بیافته و کواکب بر بال هم سوار بشن به زودی داماد زنجانی ها می شی


چی بگم!!!!!!!!

سارا دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 ب.ظ http://saturn64.blogsky.com

عزیزم حوصله ام نشد برم تو ارشیوت
یه آدرس سر راست بده که معنی شو کجا نوشتی... تا من زیاد گیج نشم.
مرسی

اولین پستمه تو آرشیو

دمدمی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:28 ق.ظ http://daam.blogsky.com/

یاهو یا اخی!
پاسخ کامنت شما گذاشته شد البته به فرمی کاملا دندان شکن!
چه سوغاتی بازاری اینجا به قول امروزی ها... ما نخواستیم منتها به آن اخی سوم بگویید همه آن شیرینی ها را میل نفرمایند ایما بزودی می آییم و سهممان را می خواهیم.
و دیگر اینکه پدرجان اینجا مجتمع[..] نیست که شما اینطوری گزارش کار می دهید و این انتقاد را جدی بگیرید!

راست گفتی! این سری خوب ننوشتم

نیلوفر مردابی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:58 ق.ظ




سلام

خوش آمدید ... ( راستی با وجدان آمدید دیگه نه ... )

باهات قهرم! دلیلش رو میدونی.......

سلام سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:11 ب.ظ http://www.aveh .blogsky.com

سلام
من گاهی میرم توچال و گاهی اوین درکه که البته الان فصلش نیست ولی چند بار الوند رفتم و خاطراتش در ذهنم فراموش نشدنی است ولی کوهنوردی که همیشه اراده اش در کوله پشتی اش آماده است ادمی موفق خواهد شد زیرا یاد گرفته که می شود از همه جا گذشت

نازخاتون سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:24 ب.ظ http://www.myNewLife.blogsky.com

چه شجاع! من از یک ماه پیش بلیط می گیرم حتی اگه سفرم قطعی نباشه!! نگفتی راستی زنجان چیش بده؟

هیچ جای دیدنی،تاریخی و یا تفریحگاهی نداره و شهر مرده ایه

تپل مپل سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:20 ب.ظ

از ماچ گنده ات خیلی ممنون.امیدوارم همیشه خوش باشی.فقط خدا کنه سفر بعدیت با همسر گرامیت باشه تا خیال همه دوستان راحت بشه.

هههههههههههههههههه
به خدا من مجردم و این تپل مپل همیشه با من شوخی داره !!!!

بهاری سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:20 ب.ظ http://javan27.blogsky.com

سلام داداش مهربونم
مرسی که لینکم کردی
من زیاد هم تو این درس ها مشکل ندارم فقط از دبیرا ی این درسا زیاد خوشم نمیاد....
امیدوارم روزی برسه بلندترین کوه دنیا رو صعود کنی
سبز باشی.....

نهال سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:15 ب.ظ http://www.nahal.blogsky.com

سلام
اخه این شقایق ها که عمرشون کوتاهه و زود پرپر می شن اهل فن مثل دکترا که هر روز بیشتر به علم روز دست پید ا می کنن و تمام دستاورد های قبلیشونو فسخ می کنن این اهل فن هم تازه فهمیدن که شقایق یه گل کم عمره که تا دست به اون میزنی از بین می ره یه جایگزین خوب پیدا کردن که هم سلامتی توش هست هم خدا وکیلی تو میوه ها سیب روش از همه میوه های دیگه زیادتره و دیرتر خراب می شه فهمیدن این میوه راز جوانی و زندگیه
مثل عاشقا که طفلکی ها مجبورن حسابی پوست کلفت باشن و هی باشن و هی باشن
نظرم غلطه بگین

شقایق یک نماده به همین دلیل انتخابش کردن و کسانی که در حوزه ادب و هنر قلم میزنن خیلی با خصوصیات پزشکی کاری ندارن

نهال سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:29 ب.ظ

خوب من گفتم کمی هم در مورد سلامت افراد حرف بزنیم بد نیست
تازشم این سیب رو اهل علم وادب هم بکار بردن چون مثل اینکه در قرن ۲۰۰۹ سیب کارسازتر از شقایق هست
مثل
همین جمله تا سیب هست زندگی باید کرد

نهال سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:31 ب.ظ

جون خودم من این رو روی یه کارت پستالی که خریده بودم خوندم
دنبالش هم این بود
بوی جوی مولیان اید همی
یاد یار مهربان اید همی
از مولانا
باور کردی

مرجان سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:41 ب.ظ http://coral2.blogfa.com

باش!
همونی که شما می گی!اصلا بگو من مهدکودکیم.مگه من بدم میاد؟!
راستی
من اصلا از چاقو نحرفیده بودم.
اگه منظورت کسی دیگه ست خب لابد چاقو دوست نداشته.
ولی حالا چون تعارف زدی دستو رد نمی کنم.
بی زحمت ۱۲ میوه خوریه خوب!:)

من کی گفتم مهدکودکی هستی! گفتم دانش آموزی. چرا بهت بر می خوره!!!!

مرجان سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:50 ب.ظ http://coral2.blogfa.com

آهان...
یک قدیس گفته بهم چاقو ندی!
خب چرا!؟!
شاید من عصبانی شم باش کسی رو...
وا!
چمدونم!

یکی از میان قدیسین سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:37 ب.ظ http://freewilling.persian blog.ir

چه چاقوبازاری شده اینجا
مرسی که سر زدی
پاینده باشی

دمدمی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:47 ب.ظ http://daam.blogsky.com/

همینطوری حال کردیم اینجا کامنت بگذاریم و شلوغ اش کنیم. حال کریم اینجا بسان مجریان صدا و سیمایی بی ربط بگوییم یک خنک باشیم و اصلا کاری به کاری هیچ نداشته باشیم و باز تاکید کنیم: اخوی اصغر را بگویید دست از سر آن شیرینی ها بردارد شاید یک دمدمی در راه است!

تا جایی که ما اطلاع داریم اخوی اصغر مشغول درو نمودن شیرینی ها هستن! ظاهرا وضع مالی شما هم خوب شده !!!!!

مونارک چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:01 ق.ظ http://moonark.blogsky.com

وقتی به بلاگ شما می رسم واقعا نمی دونم باید در جواب پست هاتون چی گفت...
اگر کم کامنت می زارم دلیل بر فراموشی نیست...
مرسی که به من سر می زنید
سلام

همین حضورتون غنیمتی است.
شاد باشی

نهال چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:33 ق.ظ

سلام
مرسی از شعر قشنگت

نهال چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:12 ق.ظ

سلام
مرسی از اینکه لینکم می کنید منم لینکتون می کنم ولی این رباعی خیلی طولانی نیست؟
معلوم شد که می خواهید هیچ کس دیگه حوصله نکنه بیاد تو وبلاگ من(شوخی)
هر جور دوست دارید
ولی من به همین اسمتون کم اویز لینکتون می کنم موافقید یا می خواهید چیز دیگه ای باشه؟

کم آویز خوبه مرسی

نهال چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:21 ق.ظ

دل نوشته قشنگه
یا همون نهال
هر چند دیگه نهال نیستم و یه درخت کهنسال بدون تجربه ام
کوله بارم سنگین با چین های زیاد بر پیشانی
ولی واسه اینکه دلم نشکنه نهال خوبه
اره ما هم تو اداره مشغولیم به کار(خنده)
چون از این ادمک ها نداره لینکتون من مجبورم بنویسم براتون
خدا این اداره جات رو از ما نگیره

me چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 ب.ظ http://hickup.blogsky.com

ورزشکااااااااااااااااااااااااااااااااار!!!!چرا در و دیوار وبلاگو مشکی کردی؟ شادترش کن پی لیییییییییز:)

مشکی نیست! شکلاتیه ولی بلد نیستم چه جوری شادترش کنم !!

بهار چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:03 ب.ظ http://bahari.blogfa.com

سلام
چه سفر جالبی
اینجا که میام انگار میرم کوه
زنجان رفتم به نظر منهم جای جالبی نیست
امیدوارم همیشه خوش باشی

مرجان چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:33 ب.ظ http://coral2.blogfa.com

راستی:تسنن ها خیلی چیزهاشون بهتر از ما شیعه هاست.خیلی کم پیش میاد دروغ بگن یا دزدی انجام بدن...هرچند :اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست...ولی دوستای تسنن ما خیلی خوبن!

دقیقا همینطوره، هر دینی که بصورت ایدئولوژی در بیاد سرنوشتب بهتر از این پیدا نخواهد کرد. دین ما که دیگه دین نیست یه بازار مکاره است

نیلوفر چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 09:17 ب.ظ http://niloofarshadi.blogsky.com

ممنون نظر دادی مگر دختر ها با پسر ها میرن حموم که من ببینم؟؟؟؟


خودت بگو چی جوری حموم میکنن؟؟؟

نیلوفر پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:38 ب.ظ http://niloofarshadi.blogsky.com/

ار اینکه چون پسر ها ادم های بی خودی هستند بچه 5 ماهه هم میدونه اونا چی جوری حموم میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟


چیه چون حالا خودت پسری و ضایع شدی داری طرفداری میکنی!!!!!!!!

آدم بی خودی هستن؟ حرفی نیست! پس چرا دخترا برا دوستی و گرفتن یه کادوی کوچولو ازدست این آدمهای بیخود سر و دست می شکنن!!! تنها آرزوشون شوهر کردنه!!!!!!!!!!1

سارا دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:37 ب.ظ http://saturn64.blogsky.com

مصطفی من شما را به لینک دوستانم اضافه کردم.

مرسی عزیزم، شما هم به لیست دوستان من اضافه شدید.

دینا یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:33 ب.ظ http://www.dina.blogsky.com

از این سبک تهدیدت خیلی خوشم اومد :دی تا حالا کسی اینجوری باهام برخورد نکرده بود :))
من بازم آپ کردم :)
این بار هر موقع نا امید شدم باید به شما خبر بدم :)

نسیم جمعه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.matrokeh.blogsky.com

خسته نباشی...اومدی...تا عید سال دیگه میموندی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد